کالوکیشن‌های make همراه با گرامر

collocations-make-with-grammar

مقدمه

کالوکیشن‌ها یا هم‌آیندها ترکیب‌هایی از کلمات هستند که به‌طور طبیعی و متداول در کنار یکدیگر استفاده می‌شوند. در زبان انگلیسی، استفاده صحیح از کالوکیشن‌ها می‌تواند به بهبود مهارت‌های زبانی و طبیعی‌تر شدن مکالمات کمک کند.

یکی از فعل‌هایی که در بسیاری از کالوکیشن‌ها به کار می‌رود، فعل “make” است. در این مقاله، به بررسی کالوکیشن‌های متداول با “make” پرداخته و چند جمله مثال همراه با معنی آن‌ها ارائه می‌دهیم.

کالوکیشن‌های متداول با “make”

فعل “make” در ترکیب با اسامی مختلف می‌تواند معانی و کاربردهای گوناگونی داشته باشد. در ادامه به برخی از رایج‌ترین این کالوکیشن‌ها اشاره می‌کنیم:

ردیف کالوکیشن make معنی مثال معنی
1  Make a decision  تصمیم گرفتن We need to make a decision by tomorrow.  ما باید تا فردا تصمیم بگیریم.
2  Make a mistake اشتباه کردن She made a mistake in her calculations.  او در محاسباتش اشتباه کرد.
3  Make a noise سر‌ و صدا کردن The kids are making a lot of noise upstairs.  بچه‌ها در طبقه بالا خیلی سروصدا می‌کنند.
4  Make a profit سود بردن The company made a significant profit this year  شرکت امسال سود قابل توجهی به دست آورد.
5  Make a suggestion پیشنهاد دادن  May I make a suggestion?  آیا می‌توانم پیشنهادی بدهم؟
6  Make an effort تلاش کردن You need to make an effort to improve your grades.  تو باید تلاشی برای بهبود نمراتت بکنی.
7  Make a plan برنامه‌ریزی کردن Let’s make a plan for the weekend.  بیا برای آخر هفته برنامه‌ریزی کنیم.
8  Make an impression تأثیر گذاشتن She always makes a good impression on new clients.  او همیشه بر روی مشتریان جدید تاثیر خوبی می‌گذارد.
9  Make a call تماس گرفتن  I need to make a call before the meeting.  من باید قبل از جلسه یک تماس بگیرم.
10  Make a reservation رزرو کردن I made a reservation for two at the restaurant.  من برای دو نفر در رستوران رزرو کردم.
11  Make a difference تفاوت ایجاد کردن  Volunteering can make a difference in your community.  داوطلب شدن می‌تواند تفاوتی در جامعه شما ایجاد کند.
12  Make a list لیست تهیه‌کردن I need to make a list of things to do.  من باید فهرستی از کارهایی که باید انجام دهم تهیه کنم.
13  Make a payment پرداخت کردن He made a payment on his loan today.  او امروز یک پرداختی روی وامش انجام داد.
14 Make a choice انتخاب کردن You have to make a choice between these two options.  تو باید بین این دو گزینه یکی را انتخاب کنی.
15  Make an apology عذر‌خواهی کردن She needs to make an apology for her behavior.  او باید به‌خاطر رفتار خود عذرخواهی کند.
16  Make an appointment وقت گرفتن I made an appointment with the doctor for next week.  من برای هفته آینده با دکتر وقت گرفتم.
17  Make a meal وعده‌غذایی درست کردن She made a delicious meal for dinner.  او یک غذای خوشمزه برای شام درست کرد.
18  Make a discovery کشف کردن Scientists made a significant discovery in the field of medicine.  دانشمندان یک کشف مهم در زمینه پزشکی انجام دادند.
19  Make a point نکته‌ای را بیان کردن He made a good point during the discussion.  او در طول بحث نکته خوبی مطرح کرد.
20  Make a promise قول دادن  I made a promise to help her with her project.  من قول دادم که به او در پروژه‌اش کمک کنم.
21  Make an excuse بهانه آوردن He always makes excuses for being late.  او همیشه برای دیر آمدنش بهانه می‌آورد.
22  Make a move اقدام کردن It’s time to make a move on this project.  وقت آن است که در این پروژه اقدام کنیم.
23  Make a friend دوست پیدا کردن، دوست شدن She made a new friend at the conference.  او در کنفرانس یک دوست جدید پیدا کرد.
24 Make a wish آرزو کردن  Make a wish before you blow out the candles.  قبل از فوت کردن شمع‌ها، آرزو کن.
25  Make a speech سخنرانی کردن He made a speech at the wedding.  او در عروسی سخنرانی کرد.
26  Make a profit سود کردن The company made a significant profit this year.  شرکت امسال سود قابل توجهی به دست آورد.
27 Make a living امرار معاش کردن She makes a living by teaching.  او از طریق تدریس امرار معاش می‌کند.
28  Make an error خطا کردن He made an error in his report.  او در گزارشش خطا کرد.
29  Make a scene صحنه‌سازی کردن  Don’t make a scene in public.  در ملأ عام صحنه‌سازی نکن.
30  Make a bed مرتب کردن تخت  I make my bed every morning.  من هر صبح تختم را مرتب می‌کنم.

 

31 Make a change تغییر ایجاد کردن It’s time to make a change in your life.  وقت آن است که در زندگیت تغییر ایجاد کنی.
32 Make a deal معامله کردن They made a deal to share the profits.  آن‌ها معامله کردن که سودها را تقسیم کنند.
33  Make an offer پیشنهاد کردن He made an offer on the house.  او برای خانه پیشنهادی داد.
34  Make a complaint شکایت کردن  I made a complaint to the manager.  من به مدیر شکایت کردم.
35 Make a fortune ثروت جمع کردن He made a fortune in real estate.  او در املاک ثروت زیادی به دست آورد.
36  Make a habit عادت کردن She made a habit of exercising every day.  او عادت کرد که هر روز ورزش کند.
37 Make a request درخواست کردن I made a request for more information.  من درخواست اطلاعات بیشتر کردم.
38 Make a journey سفر کردن They made a journey to the mountains.  آن‌ها به کوه‌ها سفر کردند.
39  Make a fuss سروصدا یا شلوغ کاری کردن Don’t make a fuss over small things.  برای چیزهای کوچک سروصدا نکن.
40 Make a mess خرابکاری کردن The kids made a mess in the living room. بچه‌ها در اتاق نشیمن خرابکاری کردند.
41  Make a statement بیانیه دادن She made a statement about the issue.  او درباره مسئله بیانیه‌ای داد.
42  Make a guess حدس زدن  Can you make a guess about the answer?  می‌توانی درباره جواب حدس بزنی؟
43  Make an improvement بهبود ایجاد کردن،بهبود بخشیدن We made an improvement in our process.  ما در فرآیندمان بهبودی ایجاد کردیم.
44  Make a copy کپی کردن Can you make a copy of this document?  می‌توانی از این سند یک نسخه کپی کنی؟
45  Make a recovery بهبود یافتن He made a full recovery from the illness.  او به‌طور کامل از بیماری بهبود یافت.
46  Make a comeback برگشتن، بازگشتن The singer made a successful comeback.  خواننده با موفقیت بازگشت.
47  Make an effort تلاش کردن You need to make an effort to improve your grades.  تو باید تلاشی برای بهبود نمراتت بکنی.
48 Make an impact تأثیر گذاشتن Her speech made a significant impact on the audience.  سخنرانی او تأثیر قابل توجهی بر شنوندگان گذاشت.
49  Make a joke شوخی کردن He always makes jokes to lighten the mood.  او همیشه برای سبک کردن جو شوخی می‌کند.
50  Make room جا باز کردن  Please make room for the new furniture.  لطفا برای مبلمان جدید جا باز کنید.
51 Make an investment سرمایه‌گذاری کردن They made an investment in a new startup.  آن‌ها در یک استارتاپ جدید سرمایه‌گذاری کردند.
52 Make a compromise سازش کردن  Both parties need to make a compromise.  هر دو طرف باید سازش کنند.
53 Make a cake کیک درست کردن She made a cake for her son’s birthday.  او برای تولد پسرش کیک درست کرد.
54  Make an attempt تلاش کردن He made an attempt to climb the mountain.  او تلاش کرد تا از کوه بالا برود.
55  Make an announcement اطلاعیه دادن، اعلام کردن The president made an announcement today.  رئیس‌جمهور امروز اعلامیه‌ای صادر کرد.
56  Make a note یادداشت کردن Make a note of this address.  این آدرس را یادداشت کن.
57  Make an agreement توافق کردن They made an agreement to work together. آن‌ها توافق کردند که با هم کار کنند.
58  Make a donation اهدا کردن  He made a donation to the charity. او به خیریه کمک مالی کرد.
59 make money پول درآوردن He makes a lot of money from his business. او از کسب‌وکارش پول زیادی در می‌آورد.
60  make a trip سفر کردن We’re planning to make a trip to Paris. ما برنامه داریم به پاریس سفر کنیم.

 

61  make progress پیشرفت کردن She is making good progress in her studies. او در درس‌هایش خوب پیشرفت می‌کند.
62  make a phone call تماس تلفنی گرفتن I need to make a phone call. باید یک تماس تلفنی بگیرم.
63  make arrangements تدارک دیدن She made arrangements for the party. او تدارکات مهمانی را دید.
64  make peace صلح کردن They decided to make peace after the argument. آنها پس از مشاجره تصمیم گرفتند صلح کنند.
65 make a cup of tea یک فنجان چای درست کردن I’ll make a cup of tea for you. برایت یک فنجان چای درست می‌کنم.
66 make a comment نظر دادن She made a comment about the movie. او در مورد فیلم نظر داد.
67 make a confession اعتراف کردن He made a confession to the police. او به پلیس اعتراف کرد.
68 make a connection ارتباط برقرار کردن They made a connection during the conference. آنها در طول کنفرانس ارتباط برقرار کردند.
69 make a contribution کمک کردن، سهمی داشتن He made a significant contribution to the project. او سهم قابل توجهی در پروژه داشت.
70 make a face قیافه درآوردن The child made a funny face. کودک یک قیافه خنده‌دار درآورد.
71 make a sacrifice فداکاری کردن Parents often make sacrifices for their children. والدین اغلب برای فرزندان خود فداکاری می‌کنند.
72 make an argument بحث کردن They made an argument against the proposal. آنها علیه پیشنهاد بحث کردند.
73 make an exception استثنا قائل شدن They made an exception for him. آنها برای او استثنا قائل شدند.
74 make coffee قهوه درست کردن Can you make coffee for everyone? می‌توانی برای همه قهوه درست کنی؟
75 make dinner شام درست کردن She made dinner for the family. او برای خانواده شام درست کرد.
76 make fun of مسخره کردن Don’t make fun of his accent. لهجه‌اش را مسخره نکن.
77 make it موفق شدن He made it to the top of the mountain. او به قله کوه رسید.
78  make it up جبران کردن I’ll make it up to you for missing your birthday. برای از دست دادن تولدت جبران می‌کنم.
79  make memories خاطره ساختن They made wonderful memories on their trip. آنها در سفرشان خاطرات زیبایی ساختند.
80 make sense منطقی بودن What you’re saying doesn’t make sense. چیزی که می‌گویی منطقی نیست.
81 make someone happy کسی را خوشحال کردن He made her happy by bringing her flowers. او با آوردن گل او را خوشحال کرد.
82  make someone laugh کسی را خنداندن He made everyone laugh with his jokes. او همه را با شوخی‌هایش خنداند.
83 make time وقت پیدا کردن You need to make time for exercise. باید برای ورزش وقت پیدا کنی.
84 make trouble مشکل ایجاد کردن Don’t make trouble at school. در مدرسه مشکل ایجاد نکن.
85  make up آشتی کردن They had a fight but then made up. آنها دعوا کردند ولی بعداً آشتی کردند.
86  make up a story داستان ساختن (غیرواقعی) He made up a story to avoid punishment. او داستانی ساخت تا از تنبیه جلوگیری کند.
87  make use of استفاده کردن We should make use of this opportunity. باید از این فرصت استفاده کنیم.
88 make way راه باز کردن Please make way for the ambulance. لطفاً برای آمبولانس راه باز کنید.
89 make yourself comfortable راحت باش Please make yourself comfortable. لطفاً راحت باش.
90  make yourself at home احساس راحتی کردن (مانند خانه خود) Come in and make yourself at home. بیا داخل و مثل خانه خودت باش.

91  make a bet شرط بستن They made a bet on the football game. آنها روی بازی فوتبال شرط بستند.
92 make a compromise مصالحه کردن They made a compromise to end the dispute. آنها برای پایان دادن به اختلاف مصالحه کردند.
93  Make sure مطمئن شدن  Make sure you lock the door before you leave. مطمئن شو که قبل از رفتن در را قفل کنی.
94  Make up your mind تصمیم گرفتن You need to make up your mind about the job offer. باید درباره پیشنهاد شغلی تصمیم بگیری.
95 Make war جنگ کردن The two countries decided not to make war and sought peace. دو کشور تصمیم گرفتند جنگ نکنند و به دنبال صلح باشند.
96  Make amends جبران کردن He tried to make amends for his mistake by apologizing. او تلاش کرد با عذرخواهی اشتباهش را جبران کند.
97  Make possible ممکن کردن New technologies make it possible to work from home. فناوری‌های جدید امکان کار از خانه را فراهم می‌کنند.
98  Make a sandwich ساندویچ درست کردن I’m going to make a sandwich for lunch. می‌خواهم برای ناهار یک ساندویچ درست کنم.
99 Make advances پیشرفت کردن یا پیشروی کردن Scientists are making advances in cancer research. دانشمندان در تحقیقات سرطان پیشرفت می‌کنند.
100  Make alterations تغییرات ایجاد کردن She needs to make alterations to her dress before the party. او باید قبل از مهمانی تغییراتی در لباسش ایجاد کند.
101  Make famous مشهور کردن The chef’s unique recipes made him famous. دستور پخت‌های منحصر‌ به‌‌فرد سرآشپز او را مشهور کرد.
102  Make inquiries  تحقیقات یا پرس و جو کردن I need to make inquiries about the rental property. باید درباره ملک اجاره‌ای پرس و جو کنم.
103  Make a line صف تشکیل دادن The students were asked to make a line outside the classroom. از دانش‌آموزان خواسته شد که بیرون از کلاس صف تشکیل دهند.
104  Make a date قرار گذاشتن Let’s make a date to meet for coffee next week. بیا قرار بگذاریم هفته بعد برای قهوه همدیگر را ببینیم.

گرامر کالوکیشن‌ها با فعل “make”

فعل “make” یکی از افعال چندمنظوره و پرکاربرد در زبان انگلیسی است که در ترکیب‌های مختلف معنای متفاوتی پیدا می‌کند. کالوکیشن‌ها (collocations) به ترکیب‌های طبیعی و رایج کلمات با یکدیگر اطلاق می‌شود که در گفتار و نوشتار روان و صحیح استفاده می‌شوند.

در این بخش، به بررسی گرامر و ساختار کالوکیشن‌ها با فعل “make” خواهیم پرداخت.

1. ساختار عمومی کالوکیشن‌ها با “make”

فعل “make” معمولاً با اسم‌ها و عبارات اسمی ترکیب می‌شود و معنای آن به موقعیت و زمینه استفاده بستگی دارد. ساختار عمومی کالوکیشن‌ها به‌صورت زیر است:

• make + noun

مثال‌ها:

• make a decision (تصمیم گرفتن)

• make a mistake (اشتباه کردن)

• make a plan (برنامه‌ریزی کردن)

2. کالوکیشن‌های رایج با “make” و ساختارهای خاص آن‌ها

1. make a decision

o معنی: تصمیم گرفتن

o ساختار: make + a decision

o مثال: We need to make a decision by tomorrow.

o گرامر: “decision” در اینجا مفعول مستقیم فعل “make” است.

3. گرامر کالوکیشن‌ها در زمان‌ها و ساختارهای مختلف

فعل “make” می‌تواند در زمان‌های مختلف و ساختارهای مختلف به کار رود. در اینجا به چند مثال پرداخته می‌شود:

1. زمان حال استمراری

o ساختار: am/is/are + making + noun

o مثال: She is making a plan for the trip.

o گرامر: “making” به عنوان فعل حال استمراری با “noun” مفعول مستقیم استفاده می‌شود.

2. زمان گذشته

o ساختار: made + noun

o مثال: He made a mistake yesterday.

o گرامر: “made” زمان گذشته فعل “make” و “mistake” مفعول مستقیم است.

3. زمان آینده

o ساختار: will make + noun

o مثال: I will make a decision next week.

o گرامر: “will make” برای زمان آینده استفاده می‌شود و “decision” مفعول مستقیم است.

4. سوالات و منفی‌ها

o ساختار سوالی: Do/Does + subject + make + noun?

o مثال سوالی: Do you make a habit of checking emails?

o ساختار منفی: Do/Does + subject + not + make + noun

o مثال منفی: She does not make excuses for her mistakes.

o گرامر: در سوالات و جملات منفی، “make” به شکل پایه استفاده می‌شود و “noun” مفعول مستقیم است.

4. نتیجه‌گیری

فعل “make” با ترکیب‌های مختلف می‌تواند معنای متنوعی پیدا کند و در ساختارهای مختلف به کار رود. درک صحیح کالوکیشن‌ها و ساختارهای گرامری آن‌ها به شما کمک می‌کند تا به‌طور صحیح و مؤثر از این فعل در مکالمات و نوشته‌های خود استفاده کنید. با تمرین و استفاده مداوم، می‌توانید تسلط بیشتری بر این کالوکیشن‌ها پیدا کنید و در ارتباطات خود از آن‌ها به درستی بهره ببرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *